خلاصه داستان : فیلم درباره یک مسابقه رانندگی دیوانه وار است که هر پنج سال برگزار می شود و راننده ای شجاع که می خواهد برنده آن شود...

خلاصه داستان : پس از اینکه همه چیزش را در سونامی از دست می دهند، "هانا"ی 10 ساله توسط یکی از بستگان دورش، "جونگو کوسارینو"ی 26 ساله به سرپرستی گرفته می شود. آن دو بعنوان یک پدر و دختر با هم زندگی می کنند. جونگو که بعنوان آشپز برای گارد ساحلی کار می کند، هانا را برای چند روز تنها می گذارد و...

خلاصه داستان : بیگانه ها به زمین آمده اند و، به طور طبیعی، شروع به مصرف بیش از حد از میزبان های انسان میکنند. یکی از این بیگانه ها فقط یک میزبان را توانسته بدست آورد ولی نه به طور کامل, شین ایزومی، بازوی راست .آن ها با هم رشد می کنند و بین آن ها همکاری وجود دارد ...

خلاصه داستان : داستان در مورد مردی است که خشونت تمام زندگی اش را فراگرفته است، اما آیا با ورود عشق به زندگی اش همه چیز درست می شود یا بدتر؟

خلاصه داستان : در حالیکه همسر "یوشیکو" مشغول کار در دفترش است،او تنها به خانه داری نپرداخته بلکه خانه بر روی پروژه یک فیلم انیمیشنی کار می کند.از طرفی "آیانو" پس از چندین سال زندگی در توکیو به آنجا آمده و...

خلاصه داستان : سوزوکی معلم مدرسه است که نامزدش توسط خلافکاران کشته می شود و او شغلش را ترک می کند تا انتقام عزیزش را بگیرد و وارد گروهی از خلافکاران زیرزمینی می شود تا کسی که که به دنبالش است را پیدا کند و…

خلاصه داستان : شوهر میزوکی (یوسوکه) ۳ سال پیش ناپدید شده است. یوسوکه ناگهانی به خانه باز می‌ گردد و از میزوکی می‌ خواهد که با او به سفری برود. سفرشان به مناطقی است که مردمانش به میزوکی در سفر قبلی کمک کرده‌ اند. سفرشان به میزوکی اجازه می‌ دهد که آن چه را یوسوکه در آن ۳ سال انجام داده، ببیند و لمس کند و …

خلاصه داستان : فیلم داستان مادری می باشد که در جنگ جهانی دوم با بمباران اتمی ناکازاکی توسط آمریکا فرزندش را از دست می دهد و حالا پس از اتمام جنگ با غم و اندوه از دست رفتن پسرش زندگی میکند ...

خلاصه داستان : “هیروشی تاکاگی” پس از تصادفی که منجر به کشته شدن دوست دخترش “ریوکو” شد، حافظه خود را از دست می دهد. وقتی او کتابی در مورد کالبد شکافی می خواند، تصمیم می گیرد وارد دانشکده پزشکی شود…

خلاصه داستان : یکی از افراد یاکوزا که فردی سادیستی-مازوخیستی بنام «کاکیهارا» است، به دنبال رئیس گم شده اش می گردد، که در این بین به قاتلی روانی بنام «ایچی» بر می خورد...